طنز
به
یه نفر میگن: نظرت درباری بند گردنی تلفن همراه چیه؟
میگه:
خیلی خوبه فقط موقع شارژ دو سه ساعت آدم را علاف می کنه!!!
راننده ی
اولی: من اونقدر تند رانندگی می کنم که مسافران خیال می کنند تیرهای برق به هم
چسبیدن.
راننده ی
دومی: اینکه چیزی نیست، من سر پیچ ها اونقدر تند دور می زنم که خودم نمره ی عقب
ماشین را می خونم.

یه
نفر داشت از کنار چاهی رد می شد، می بینه یکی از ته چاه داد می زنه: کمک کنید، شما
را به خدا کمک کنید...
طرف
روی چاه خم می شه و جواب می ده: آخه آدم حسابی ته چاه جای گدایی کردنه؟؟!!
مادر:
احمد جان برای ماهی ها آب ریختی؟
احمد:
نه مادر!
مادر:
چرا نریختی؟!
احمد:
چون از موقعی که پیام های صرفه جویی در مصرف آب را از تلویزیون دیده اند، آبی را
که چند روز پیش برایشان ریخته ام هنوز نخورده اند.!!!